اگر در فکر آغاز کسب و کار خود هستیداحتمالا نمی دانید چگونه باید این کار را انجام دهید؟ یا مردد هستید که آیا این کار را انجام دهم یا خیر. در این مقاله می خواهم شما را با تجربه خود در این زمینه آشنا کنم.
همچنین آنچه در این مقاله می خوانید تمام جزئیات کار را به شما نخواهد گفت چون هر پروژه ای فوت و فن خود را دارد. اما سعی دارم مراحل بنیادی برای به ثمر رساندن یک پروژه موفق را با شما در میان بگذارم.
آیا کارمندی هستید که از به خطر انداختن شغل خود می ترسید؟
من کسانی را دیده ام که در فکر راه انداختن کسب و کار خود هستند ولی نمی دانند از کجا شروع کنند آنها از خطر کردن می ترسند. از اینکه درآمد ثابت خود را از دست بدهند می ترسند. من این دوره از زندگی را با زمانی که ما می خواهیم مستقل شویم و از خانواده خود جدا می شویم مقایسه می کنم. در این زمان دیگر پشتیبانی و پول والدین خبری نیست و باید خود مخارج خود را تامین می کردیم. این کار برای بعضی افراد ساده و برای بعضی سخت به نظر می رسید. طبیعی است کسانی که باور داشتند می توانند از پس هزینه های زندگی خود برآیند موفق تر بودند و کسانی که چنین باوری نداشتند مدت بیشتری به پدر و مادر خود وابسته بودند. ولی همین افراد هم بالاخره روزی احساس کردند که باید مستقل شوند و روی پای خود بایستند.
ولی فقط شما بودید که متوجه شدید و آن روز و آن لحظه را دریافتید زمانی که احساس استقلال بر ترس و دیگر احساسات شما غلبه کرد. نکته مهم در اینجا درک این موضوع است که فرایند استقلال شغلی هم چنین وضعیتی دارد شاید در ابتدا به اندازه درآمد ثابت کارمندی پول بدست نیاورید همانطور که وقتی از والدین مستقل می شوید و شروع به کار کردن می کنید ممکن است پول کافی بدست نیاورید تا تمام هزینه های شما را پوشش دهد. ولی کم کم وضعیت شما بهتر می شود لوازم زندگی مورد نیاز خود را به مرور تهیه می کنید پس اندازی هم خواهید داشت. این بهبود هنگامی که کسب و کار خود را راه می اندازید هم وجود دارد و هر چه بیشتر تلاش کنید بیشتر بدست می آورید. وقتی چنین تصمیمی می گیرید باید ریسک های خارجی و خود را بررسی کنید. یا به عبارت دیگر باید ضعف ها و نقاط قوت را مشخص کنید. همچنین باید برای کسب و کاری که قرار است شروع کنید یک برنامه و نقشه ترسیم کنید تا بدانید بهترین زمان برای اینکه شغل خود را رها کنید و وارد کسب و کار جدید شوید چه زمانی است. وقتی در شرایط بدی شغل خود را رها می کنید این فرایند بسیار ترسناک می شود و در حالی که احتمالا حداقل درآمد لازم را ندارید ممکن است همه رویاهای خود را برباد رفته ببینید و به سراغ کار دیگری بروید. بنابراین هیچگاه چنین کاری نکنید چون تجربه تلخی که به جا خواهد گذاشت سبب می شود دیگر حتی فکرش را هم نکنید که برای خود کسب و کاری راه بیندازید.
برای اینکه کسب و کار جدیدی راه بیندازم به چه نیاز دارم؟
به عنوان یک طراح گرافیک مستقل و به شهادت داستان موفقیت افراد برجسته و تجربه خودم برای راه اندازی یک کسب و کار جدید عوامل مختلفی وجود دارد ولی یکی از آنها بیش از دیگران موثر است و آن چیزی نیست جز اعتماد به نفس (باور داشته باشید می توانید این کار را انجام دهید.) و وقتی می گویم باور داشته باشید می توانید این کار را انجام دهید، شما می دانید که می توانید این کار را انجام دهید و برای آن هم دلایل مختلف دارید. بعضی ها ممکن است به این حرف ها اعتقاد نداشته باشند و از همینجا خواندن این مقاله را متوقف کنند. ولی حقیقت این است که اعتماد به نفس قسمتی از یک فرمول ساده برای موفقیت است. این فرمول ساده و بنیادی به این شکل است.
شما (کسی که باور دارد) + ایده برای ایجاد کسب و کار + نقشه و مسیر تعیین شده + منابع + مشتریان = کسب و کار
خوب شاید از خود بپرسید یک ایده شغلی خوب چگونه است؟
شما چیزی را طراحی کرده اید که مدتی روی آن کار کرده اید یا ممکن است در کاری متخصص باشید و می دانید که می توانید دانش خود را بفروشید خوب این شروع خوبی است. فرقی نمی کند که بخواهید خدمات یا محصول خود را بفروشید هر پروژه ای که می خواهد باشد اگر کاری را که در آن مهارت زیادی دارید انجام دهید با کمترین تلاش بیشترین نتیجه را بدست می آورید. آیا تاکنون پیش نیامده است که از کاری لذت برده باشید؟ آیا تاکنون کسی به شما نگفته کا این کار را از همه بهتر انجام می دهید؟ خوب این می تواند یک انتخاب خوب برای کسب و کار شما باشد. اگر کاری را بسیار خوب انجام می دهید در آن مهارت دارید و از انجام آن لذت می برید آنگاه در برابر رقبای آینده خود در این زمینه یک برتری بسیار بزرگ دارید. این فرمول فوق را به شکل زیر ساده می کند.
شما (کسی که باور دارد) + کار که در آن مهارت دارید و از انجامش لذت می برید + نقشه و مسیر کاری + منابع + مشتریان = کسب و کار!
پیشنهاد من به شما این است که لیستی از کارهایی را که انجام آنها لذت می برید تهیه کنید و مراقب باشید و مطمئن شوید واقعا در این کار مهارت دارید، نه اینکه تصور شما این باشد. همانطور که قبلا هم گفتم این را می توانید از تعریف صادقانه (و نه تعارف) دوستان، همکاران، همکلاسی ها، خانواده و مشتریان از کار خود دریابید.
کدام ایده بهترین ایده است؟
آیا ایده ای که غریزه به ما می گوید؟ نه این طور نیست. بله احتمالا جاهایی در راه اندازی کسب و کاری جدید استفاده از غریزه کمک می کند ولی هنگام انتخاب یک ایده خوب شغلی این کار به صلاح نیست. در انتخاب ایده و هدف باید به زمانی که برای راه اندازی و به ثمر رسیدن کسب و کار لازم است و منابع خود توجه داشته باشید آیا تا آن زمان می توانید روی پای خود بایستید. چه منابعی را اکنون در دست دارید و در آینده به چه منابعی احتیاج خواهید داشت. این منابع می تواند شامل:افراد، پول، لوازم و سخت افزار و ... باشد.
آنچه باید به آن توجه داشته باشید ضعف ها و قوت های شماست. مهم نیست چقدر هدف شما بزرگ باشد اگر یکی از ضعف های شما کم طاقتی است کل این فرایند برایتان نا امید کننده خواهد بود. بیشتر مردم هنگام تصمیم گیری به این عوامل توجه نمیکنند. اما توجه به عوامل شخصیتی بسیار مهم است چون نقش مهمی در کل فرایند دارند. در حقیقت با ارزیابی خود خطرات را ارزیابی می کنید.
برای تصمیم گیری ریسک های خارجی هم باید در نظر گرفته شوند: این بدان معنا نیست که چون کار بزرگ و پر هزینه ای دارید و از ماشین آلات گرانقیمت استفاده می کنید ریسک بالایی هم گریبان گیر شما خواهد شد بلکه هر کدام از آنها درجه از ریسک را بیان می کنند که با توجه به دانش شما نسبت به آن موضوع ریسکش هم می تواند قابل کنترل باشد. مدیریت ریسک کاری است که باید به صورت مداوم صورت گیرد حتی زمانیکه کسب و کار شما پا گرفته و پخته شود.
بنابراین پس از اینکه لیستی از از اهداف درست کردید برای هر هدف هم باید لیستی از خطرات و تهدید ها درست کنید. (شما در آینده این لیست را برای تنظیم برنامه کاری خود لازم خواهید داشت.) ممکن است بخواهید ریسک ها را با ریسک های محیطی، عوامل فردی، ریسک های اقتصادی، ریسک های سیاسی، ریسک های بین المللی و مانند آن دسته بندی کنید. و باید در هر مورد با دقت خطرات را بررسی نمایید تا چالش های مقابل خود را دریابید و برای آنها راه و چاره ای بیابید.
کلمات کلیدی: